کسب و کار و کارآفرینی

1
آبان 1931
کسب و کار و کارآفرینی از دیدگاه قرآن و اسلام
نویسنده :
مرضیه دهقانی زاده، عضو هیئت علمی مدیریت مالی)گروه حسابداری .(
@yahoo.com hedmzmhahghedm
2
آبان 1931
چکیده
اساساً کسب و کار و کارآفرینی در بینش توحیدی اسلام، یک ارزش محسوب می شود و آیات قرآن درباره کار و
اسلام دین اجتماعی، اجتهاد « : کوشش در قلمرو حیات، به قدری فراوان و متنوع است که با کمال صراحت می توان گفت
و دین سعی و کوشش است، و با هر گونه رهبانیت، عزلت، بطالت، بیکاری و تنبلی که منجر به فقر، محرومیت و رذایل
اخلاقی گردد شدیداً مبارزه می نماید. لذا با توجه به اهمیت کسب و کار، در یک جامعه اسلامی، همه باید احساس
مسئولیت کنند، کار زمین مانده را هرکسی به اندازه ی توانایی خود با کیفیت، اخلاص و نیّت پاک انجام دهد و به این
نکته توجه داشته باشد که کسب و کار و کارآفرینی در جامعه اسلامی باعث می شود که جامعه، زیر سلطه بیگانگان قرار
نگیرد و تمام نیروها در برابر دشمنان بسیج شده و از انحطاط جامعه اسلامی جلوگیری به عمل آید. بنابراین با توجه به
اهمیت موضوع، مقاله حاضر اهمیت و ارزش کسب و کار و کارآفرینی را از منظر قرآن کریم و سایر منابع دینی بیان
کرده، سپس با توجه به اینکه حضرت علی)ع( یک الگوی انسانی برای کار و تلاش و آبادانی بوده اند، نمونه هایی از
الگوهای رفتاری اقتصادی ایشان بیان شده است.
واژه های کلیدی: کسب و کار، کارآفرینی، قرآن، اسلام.
3
آبان 1931
مقدمه
از نظر لغوی کار به معنای فعل و عمل و کردار انسان است و در اصطلاح، کار فعالیتی است نسبتاً دائمی که به تولید
کالا یا خدمات می انجامد و به آن دستمزدی تعلق می گیرد. کار به اشکال مختلف ظهور و بروز می کند؛ از این رو می
توان از کار فکری، کار هنری، کار معنوی و کار جسمی و بدنی سخن گفت. در همه این موارد آن چه اصالت می یابد
تلاش تولیدی بشر است. بشر برای دست یابی به کمال و سعادت و آسایش و آرامش، نیازمند تهیه امکانات و وسایل و
برطرف کردن مشکلات و چالش های پیش روست. از این رو اقدام به تلاش و کوشش می کند تا به این هدف نایل شود.
برای دست یابی به هدف، تلاش در شکل های پیش گفته خودنمایی می کند. تفکر، تدبر، طرح و برنامه ریزی، بخشی از
تولید است. بدون تفکر، تدبر و تأمل ممکن نیست تا انسان بتواند در حوزه عمل و تلاش جسمی موفق شود، از این رو تولید
فکری به عنوان تولید پایه مطرح می شود. در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل، به میان آمده است. عمل در
حقیقت تلاش و سعی انسان است که برای تحقق امری صورت می گیرد. این همان معنای عام کار و فعل است که از سوی
انسان انجام می شود. سعی و تلاش انسانی است که ارزش دارد و خداوند در آیه 3۳ سوره نجم می فرماید: لیس للانسان
الاماسعی؛ برای انسان چیزی جز تلاش و کوشش نیست؛ به این معنا که آن چه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت
برخوردار است، سعی و تلاش است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد. اشتغال و کار آفرینی امروزه در جامعه
ما، یکی از مسائل اساسی و موضاعات مورد بحث می باشد، و هر کس نسبت به فراخور حالش و بر اساس رشته تخصصی و
اندیشه های خود، در مورد چگونگی اشتغال جوانان و آداب و شیوه های کار، علل و انگیزه های بیکاری، انواع مشاغل،
اولویت انتخاب شغل هاو …سخن گفته و بحث می کند.
کسب و کار و کارآفرینی از نظر قرآن کریم و سایر منابع دینی
در قرآن کریم و سیره معصومین)ع( با توجه به اهمیت و فواید کسب و کار ) آسایش و آرامش انسان، فقرر زدایری و
عدم وابستگی به دیگران از جمله کشورهای دیگر، تمدن واقتصاد شکوفا، جلوگیری از مفاسد، بیدار نمودن روحیه خلاقیت
و کارآفرینی(،آیات و احادیث بسیار فراوانی در مورد کسب و کار آمده است، که به ذکر مواردی از آنها می پردازیم:
در فضیلت کار و تلاش و تجارت
خدای متعال در کتاب آسمانی قرآن، کار و تلاش و کسب معیشت را مکرراً مورد تأکید قرار داده است از آن جملره
) می فرماید: پس در زمین پراکنده شوید و از فضل و کرم خداوند روزی طلبید.)جمعه آیه 11
4
آبان 1931
) و ما در زمین برای شما معیشت ها قرار دادیم اما اندکی شکرگزار این نعمت هستید.)اعراف آیه 11
پیامبر اکرم)ص( می فرمایند: تاجر درستکار روز قیامت با صدیقین و شهدا محشور می گردد. همچنرین مری فرماینرد:
آن کس که از راه حلال در پی دنیا باشد و هدفش از کار و کوشش، اجتناب از درخواست از خلق و ایجاد گشرایش بررای
اهل و خانواده اش باشد خداوند را در حالی که چهره اش به زیبایی ماه تمام است ملاقات خواهد نمود.
روایت شده که حضرت عیسی )ع( مردی را دید، از او پرسرید چره مری کنرید مررد گفرت: مشر غول عبرادت هسرتم،
حضرت عیسی فرمودند: پس چه کسی مخارجت را ترأمین مری کنرد، مررد گفرت: بررادرم، حضررت فرمودنرد: بره حقیقرت
برادرت از تو عابدتر است.
پیامبر )ص( در جمع یاران خود فرمودند: فرشته وحی در دلم القا نمود که هیچ کس نمری میررد مگرر اینکره آنچره از
روزی که برای او مقدر شده به تمام و کمال به دست می آورد، هر چند که در طلب آن مشقتی نبرد، پس تقوای الهی پیشه
کنید و در طلب روزی نیکو، میانه روی نمایید و مبادا اگر رزق شما دیرتر رسید، از راه معصیت در طلب آن برآیید چرا که
آنچه خدا برای بندگانش مقدر فرموده از طریق گناه و نافرمانی بدست نیاید.
تشویق به کار
هرکس، از مرد و زن، که مؤمن باشد و کار نیکو انجام دهد، زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد و پاداشی بهترر از «
) نحل، آیه 1۳1 ( ». کارشان به آنها می دهیم
امام علی)ع(: بی گمان شما به آشکار ساختن اعمال نیازمندترید تا به آشکار ساختن گفته هرا. )یرا شرما بره انجرام درسرت و
) صحیح کارها نیازمندترید تا درست و فصیح ادا کردن سخنان)میزان الحکمه،ج ۳
امام علی)ع(: کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید، آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شرما
) را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان)بهشت(رسانید. )نهج البلاغه:خطبه 111
) امام علی)ع(: دانش تو را راهنمایی می کند و کار تو را به هدف می رساند.) میزان الحکمه،ج ۳
امام علی )ع(: مردی خدمت پیامبر خدا)ص( آمد و عرض کرد: چه چیز حجت نادانی را از من دور می کندد فرمود:دانش.
عرض کرد: چه چیز حجت دانش را از من دور می سازدد فرمود:عمل.)همان(
5
آبان 1931
امام علی)ع(: چونان کسی مباش که بدون کار به آخرت امید می بندد… مردمان نیکوکار را دوست دارد، اما اعمال آنهرا را
انجام نمی دهد، گنهکاران را دشمن دارد اما خود در جرگه ی آنهاست… برای دیگری به گناهی کمتر از گناه خود ترسران
می شود و برای خود بیش از کردارش امید پاداش دارد… در کار)نیک( کوتاه ی می ورزد و در درخواسرت پراداش اصررار
) می کند….حرف زیاد می زند و عمل کم می کند! )نهج البلاغه:حکمه 151
.) امام علی)ع(:هر که برای دین خود کار کند، خداوند امر دنیای او را کفایت فرماید. )نهج البلاغه:حکمه 423
) امام علی)ع(:هر که در عمل کوتاهی کند، به اندوه گرفتار آید.) نهج البلاغه:حکمه 121
پیگیری در کار
) امام علی)ع(:در کار پیگیر باشید؛ زیرا خداوند برای کار مؤمنان پایانی جز مرگ قرار نداده است. )میزان الحکمه،ج ۳
پیامبر خدا)ص(:مداومت بر عمل در پیروی از آثار و سنت ها، گرچه آن عمل اندک باشد، نزد خدا پسندیده تر و فرجامش
سودمندتر است از سختکوشی در عبادت براساس بدعتها و پیروی از هوسها.)همان(
امام صادق)ع(:کار مداوم اندک اما توأم با یقین، نزد خداوند برتر از کار بسیار است که همراه یقین نباشد.)همان(
امرام براقر)ع(: محبوبترین کارهرا در پیشرگاه خردای عزوجرل کراری اسرت کره بنرده برر آن مرداومت ورزد، گرچره انردک
باشد.)همان(
امام صادق)ع(:هرگاه شخصی کاری را آغاز کند، باید تا یک سال آن را ادامه دهد. سپس، اگر خواسرت بره کرار دیگرری
پردازد؛ زیرا شب قدر که آنچه خداوند می خواهد مقدر می کند، در آن یک سال وجود دارد.)همان(
پیامبر خدا)ص(:به اندازه ای که تاب و توان دارید، کاری را به عهده بگیرید؛ زیرا خداوند خسته نشود تا آن گراه کره شرما
خسته شوید. مجبوبترین کارها در پیشگاه خدا مداومترین آنهاست گرچه اندک باشد.)همان(
محکم کاری
امام صادق)ع(:پیامبر خدا)ص( پایین رفت تا سعد بن معاذ را در لحد گرذارد و روی آن خشرت بچینرد و مرترب مری
فرمود: سنگ بده، گل بده و با آنها درز خشت ها را پر می کرد. وقتی کار تمرام شرد و روی لحرد خراک ریخرت و قبرر را
هموار کرد فرمود: من می دانم که بزودی این فرسوده و خراب می شود، اما خداوند دوست دارد بنده ای را که چون کاری
انجام دهد، محکم کاری کند.)همان(
1
آبان 1931
پاکیزه ترین کسب و کار
پیامبر خدا)ص(:همانا پاکیزه ترین شغل، شغل بازرگانی است، که چون سخنی گویند دروغ نگویند و هرگاه امرانتی بره
آنها سپرده شود، خیانت نکنند و هرگاه وعده دهند، خلف وعده نکنند و وقتی چیرز ی مری خرنرد، از آن نکروهش نکننرد و
وقتی چیزی می فروشند، تعریف و تبلیغ نکنند و هرگاه بدهکارند)در پرداخت بدهی خود(، تعلل نورزند و هرگراه طلبکرار
) باشند)برای گرفتن طلب خود(، فشار نیاورند.) میزان الحکمه،ج 11
و اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید و)به عنوان رشوه (قسمتی از آن را به حکام مدهید، تا بخشی از اموال مردم «
) بقره، آیه 111 (». را به گناه بخورید، در حالی که خودتان)هم خوب(می دانید
) نساء، آیه 2۳ (». اموال یکدیگر را به ناروا مخورید، مگر آن که داد و ستدی با تراضی، از شما)انجام گرفته(باشد «
از امام صادق)ع( سؤال شد: راههای امرار معاش بندگان که از آن طریق با هم داد و ستد و کسرب درآمرد مری کننرد و
شیوه های خرج و مخارج چند تاستد حضرت فرمود: کلیه راههای امررار معراش کره مرردم از آن طریرق معاملره و کسرب
درآمد می کنند، چهارراه است.سائل پرسید: آیا همه این چهار راه حلالند یا همه حررام هسرتند یرا برخری حلالنرد و برخری
حرامد حضرت فرمود: هر یک از این چهارراه، ممکن است از جهتی حلال باشد و از جهتری دیگرر حررام. ایرن چهرار نروع
معروف و شناخته شده هستند. نخستین راه از این راههای چهارگانه ولایت است و تولیت و سرپرستی برخی نسبت به برخی
دیگر)نظام اداری و کارمندی(. در رأس این نظام، ولایت کارگزاران است و سپس ولایت کارگزارانِ کارگزاران، تا برسرد
به دون پایه ترین کارگزاران که هر یک نسبت به زیردست خرود ولایرت و تصردی دارد.هرگراه والری، برا توجره بره آنچره
خداوند نازل کرده است، بی کم و زیاد و بی آن که سخنش را تحریف کند یا از فرمان او تجاوز کند، پیروی نمایرد، والری
عادل است و ولایتش عدل است بنابراین حق حکومت دارد و کار کرردن برا او و کمرک رسراندن بره وی در حکرومتش و
تقویت او کاری حلال و پاکیزه است و کسب درآمد از طریق آنها حلال می باشد. و اما گونره حررام ولایرت و حکمرانری،
ولایت والی ستمگر و ولایت کارگزاران است، از رئیس گرفته تا پیروان والی و کارگزار تا برسد به دون پایه ترین فرد این
نظام حکومتی.
دومین راه کسب درآمد، تجارت و بازرگانی است، در همه انواع خرید و فروش مردم با یکدیگر.
گونه های حلال خرید و فروش شامل از آنچه خوراک بندگان خداست و مایه قوام زندگی آنهرا مری باشرد و زنردگی
ایشان جز با آنها میسر نیست، مانند آنچه می خورند و می نوشند و می پوشند و ازدواج می کنند و تملرک مری نماینرد و از
جهت تملکی که دارند از آنها استفاده می کنند و به کار گرفتن آنها در راه کسب سودها و منافعی که پایندگی زندگیشران
بدانهاست و به نحوی از انحاء به مصلحت کار آنان می باشد.اما گونه های حرام خرید و فروش، هر چیزی که مایره فسراد و
تباهی است و از خوردن و آشامیدن یا کسب آن یا ازدواج کردن با آن یا مالک شدن آن یا نگه داشتن آن یا بخشیدنش یرا
عاریه دادنش، نهی شده یا چیزی که در آن به نحوی از انحاء فساد و تباهی است)فروش مردار، گوشت خوک، شراب و…(
1
آبان 1931
سومین راه، کسب درآمد، صنعت ها و فنون است که شامل انواع گوناگون آن می شود.
هرگونه صنعت و فنی که بندگان خدا بیاموزنرد یرا بره دیگرری یراد دهنرد، ماننرد نویسرندگی)دبیری و منشری گرری(و
حسابداری و بازرگانی و زرگری و پالان دورزی)سراجی و زین دوزی( و بنرایی و بافنردگی و گرازری و دوزنردگی و فرن
نقاشی به شرط آن که جانوران ذیروح نباشند و ساختن انواع ابزارهایی که مورد نیاز مردم است و از آنها بهرره بررداری مری
کنند و بدون آنها امورشان نمی گذرد و وسیله تأمین نیازهای زندگی آنهاست.انجام دادن و آموزش دادن و کرار کرردن برا
آنها و در آنها برای خود و دیگری حلال و مجاز می باشد.هرچند از آن صرنعت و آن ابرزار گراهی در راههرای نادرسرت و
معاصی و کمک به حق و باطل، هر دو، استفاده شود، باز هم در ساختن این ابزار و تعلیم دادن نحوه ساختن آنها به دیگری،
اشکالی وجود ندارد، و گناه آن برعهده ی کسی است که از این وسایل در راههای فساد و حرام استفاده کنرد. امرا سراختن
بت ها و نوشابه های حرام و آنچه که فساد محض در آن است و هیچ وجه صلاح و مصلحتی در آنهرا وجرود نردارد حررام
است.
چهارمین راه کسب درآمد اجاره ها است.
اجیر کردن این است که انسان خودش یا خانه اش یا زمینش یا چیزی را که ملک اوست، برای کسرب سرود و منفعتری
اجاره دهد یا خودش کار کند یا فرزندش و مملوکش یا مزدورش را به کار گمارد به شرط آن که نماینده و وکیل والی یرا
کارگزار او نباشد، این گونه اجیر کردن ها برای هر فردی از مردم حلال است.اما اگر مثلاً خود را اجیر کند برای ضرر زدن
به مساجد یا به نراروا کسری را کشرتن یرا حمرل برت هرا و شرراب و هرر چیرزی کره در آن فسراد اسرت حررام اسرت.)میزان
) الحکمه،ج 11
تولید و تشویق به کسب درآمد از دسترنج
پیرامبر خردا)ص(:هرگز کسری غرذایی بهترر از دسرترنج خرود، نخرورده اسرت. پیرامبر خردا داود از دسرترنج خرود مری
) خورد.)میزان الحکمه،ج 11
پیامبر خدا)ص(:پاکترین کسب و درآمد، دسترنج آدمی است و هر معامله ای که با درستکاری همراه باشد.)همان(
پیامبر خدا)ص(:بهترین درآمد، درآمد کارگری است که در کارش صداقت داشته باشد.)همان(
اگر نبود که از بیت المال می خوری و با دستت اصلاً کرار نمری «: امام صادق)ع(:خدای عزوجل به داود)ع(وحی فرمود
حضرت فرمود: پس داود)ع( چهل بامداد گریست. آنگراه خردای عزوجرل بره آهرن وحری ». کنی، البته نیکو بنده ای بودی
کرد: برای بنده ام داود نرم شو. پس خداوند متعال، آهن را در دست داود نرم گردانید. از آن پس داود، روزی یک زره می
بافت و آن را به هزار درهم می فروخت. پس)در یک سال( سیصد و شصت زره بافت و آنها را بره سیصرد و شصرت هرزار
درهم فروخت و بدین ترتیب از بیت المال بی نیاز شد.)همان(
1
آبان 1931
حسن بن علی بن ابی حمزه از پدرش:ابوالحسن)موسی بن جعفر()ع( را دیدم که در زمین خود کار می کرد و پاهرایش
غرق عرق شده بود. عرض کردم: فدایت شوم، مردها)کارگران(کجا هستندد فرمود: ای علی! کسی که از من و پردرم بهترر
بود، با دست خود در زمینش کار می کرد. پرسیدم: او کیستد فرمود: رسول خدا)ص( و امیر المؤمنین و پردرانم، همگری،
با دست های خود کار می کردند. این کار همه پیامبران و فرستادگان و بندگان شایسته)خداوند( است.)همان(
فضل بن ابی قره:بر حضرت صادق)ع( وارد شدیم، در حال که در باغ خود مشغول کار کردن بود. عرض کردیم: خردا
ما را فدای شما کند، اجازه دهید ما برای شما کار کنیم یا غلامان کار را انجام دهند. حضرت فرمود: نه، مررا بره حرال خرود
بگذارید؛ چون دوست دارم خدای عزوجل مرا ببیند که با دست خودم کار می کنم و با رنج خود، روزی حرلال بره دسرت
می آورم.)همان(
امام صادق)ع(:امیر المؤمنین)ع(از دست رنج خود هزار بنده خرید و آزاد کرد.)همان(
مشاغل نکوهیده
مردی، به رسول خدا)ص( عرض کرد: من این فرزندم را سواد آموخته ام؛ حالا او را بره چره شرغلی بگمرارمد حضررت
فرمود: خدا پدرت را بیامرزد، او را در هر شغلی بگذار اما به پنج گروه مسپارش: سیاء، زرگر، قصاب، گندم فرروش و بررده
فروش. مرد عرض کرد: ای رسول خدا، سیاء کیستد حضرت فرمود: کسی که کفن می فروشد و آرزوی مرگ افراد امت
مرا دارد، در حالی که یک نوزاد امت خود را از هر آنچه آفتاب بر آن می تابد بیشتر دوست دارم.اما زرگرر؛ زیررا بره فکرر
مغبون ساختن افراد امت من است. اما قصاب؛ زیرا آنقدر حیوان می کشد که رحم از دلش رخرت برر مری بنردد. امرا گنردم
فروش؛ زیرا ارزاق امت مرا احتکار می کند.اگر بنده با عنوان دزد، خدا را دیدار کند بهتر است از اینکه او را دیدار کند، در
حالی که چهل روز خوراک مردم را احتکار کرده باشد. اما برده فروش؛ زیرا جبرئیل)ع( نزد مرن آمرد و گفرت:ای محمرد!
بدترین افراد امت تو، کسانی هستند که انسان خرید و فروش می کنند.)همان(
کارآفرینی
کارآفرینی که در واقع فرآیند تأسیس یک شغل بر مبنای یک فکر و یک ایده ی نو است، راهبرردی اسرت بررای حرل
مسأله ی اشتغال و ایجاد و خلق عرصه های نوین در جهت رشد و پویایی و تولید ثروت در جامعه، که با توجره بره اهمیرت
کلیدی آن در اقتصاد های نوین، کشورهای گوناگون مجدانه برنامه های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگری در جامعره ی
خود تدارک دیده اند.
کارآفرینی مهم ترین مسأله اجتماعی و فرآیندی، انسانی و اجتماعی است که با دگرگرونی اقتصرادی اجتمراعی پیونرد –
محمکی دارد بر این اساس، اهمیت و ضرورت افراد کارآفرین در جامعه مشخص می شود. بررسی ها نشان از آن دارد کره
۳
آبان 1931
به دلیل نبود فرهنگ کارآفرینی و بی توجهی به اصول و معیارهای کارآفرینی در آموزه های دینی، دولت بر خلاف انتظرار
خود نمی تواند توفیق چندانی در دستیابی به اهداف خود در دادن تسهیلات به کارآفرینان در قالب طرح های زود بازده بره
دست آورد. از این رو، آموزش و تربیت کارآفرین یک ضرورت زیر بنایی برای توسعه کشور و کاهش نرخ بیکاری است.
در این راستا ضرورت دارد مراکز ویژه ای را در جهت حمایت از کارآفرینان بالقوه تأسیس کرده که ضمن آمروزش هرای
ویژه برای توسعه، مباحثی همچون توانایی ها و انگیزش افراد را نیز در بر گیرد.هر چه اصول و معیارهای کارآفرینی در یک
جامعه نهادینه تر باشد، توانایی آن جامعه برای تربیت و جذب کارآفرینان، سرمایه ها، مغزها و نوآوری ها بیشتر، و در نتیجه
شتاب رشد اقتصادی و اشتغال و امنیت اجتماعی برای شهروندان افزون تر خواهد شد.
کارآفرینی وسیله تقرب الهی
اسلام، به طور کلی، برای تمامی تلاش های انسان، یک جهت کلی تعیین نموده است و آن این که انجرام آنهرا، اگرر
چه مربوط به زندگی مادی و دنیوی انسان ها باشد، لازم است در مسیر الهی باشد تا از پاداش اخروی نیز برخروردار گرردد.
بنابراین، در یک نظام اجتماعی، که بر اساس آموزه های نبوی بنا نهاده شده است،اهداف نهایی فعالیت ها باید الهری باشرد.
اگر فعالیتی بر این اساس صورت گیرد، دیگر رفاه و آسایش فردی به تنهایی مورد نظر قرار نمی گیرد، بلکه آسایش و رفراه
شخص وقتی مطلوب است که آسایش و رفاه دیگران را نیز در پی داشته باشد.
کارآفرینی به عنوان عمل صالح
در آموزه های نبوی عمل صالح یکی از محوری ترین شعارهای آن به شمار می آید، به گونه ای که ظهرور و جلروه ی
ایمان و اعتقاد صحیح در عمل صالح تجلی می یابد. بنابراین، کارآفرینان باید بدانند که کار تولیدی آنها می توانرد طروری
طراحی و اجرا شود که از مصادیق عمل صالح به حساب آید. از ویژگی های چنین فعالیت هایی صداقت و به دور برودن از
غل و غش و در راستای حل مشکلات فردی و اجتماعی است.
الگوهای رفتاری امام علی)ع( در مورد کسب و کار و کارآفرینی
برخى با روح تن پرورى به کار و تولید توجّهى ندارند، و تن به فقر و ندارى داده و فکر مى کنند نوعى بى توجّهى
به مال دنیاست، مشکلات آنان و خانواده شان بر دوش دیگران است. برخى دیگر کار و تولید را ننگ و عار مى دانند، یا
مناسب شأن و مقام خود نمى پندارند و مى گویند: من با این مقام و موقعیّتى که دارم نمى توانم در خط کار و تولید قرار
گیرم، و با انواع محرومیّت ها دست و پنجه نرم مى کنند. در صورتى که حضرت امیرالمؤ منین)ع( براى اداره زندگى خود،
11
آبان 1931
و مبارزه با فقر و ندارى در جامعه، سخت به کار و تولید توجّه داشت، کار را عار نمى دانست، و در هر شرائطى کار مى
کرد، و با تولید فراوان با فقر و نداری مقابله مى فرمود، مانند:
تشویق به کار و تولید
حضرت امیرالمؤ منین على)ع( به بى نیازى و خودکفائى بسیار توجّه داشت، و همگان رابراى بى نیاز شدن، به کار و
تولید تشویق مى کرد و در حدیثى فرمود:
تَعَرّضوُا لِلتِّجارَةِ فَاِنَّ لَکُمْ فیها غِنَى عَمّافى اَیْدى النّاسِ
)تجارت کنید و به کار و تولید روى بیاورید که از آنچه در دست دیگران است بى نیاز مى شوید.(
حضرت امیرالمؤ منین )ع( نسبت به کار و تولید فرمود:
اِنَّ اللّه یُحِبُّ الْمحْتَرَفِ الاْ مینْ
)همانا خداوند، صنعت گر امین را دوست دارد.(
و در روایت دیگرى فرمود:مَنْ وَجَدَماءًوَ تُرابا ثُمَّ افْتَقَرَ فَأبْعَدَهُ اللّه
)هرکس آب و خاک داشته باشد و تهیدست بماند، از رحمت خدا دور باد.(
آبیارى باغات مدینه
روزى امیرمؤ منان به خانه آمد و از فاطمه پرسید: غذائى داریمد پاسخ شنید: که در منزل چند روزى غذاى کافى نیست.
امام على)ع( سطل آبى گرفت و بیرون رفت و آبیارى یکى از نخلستان هاى اطراف مسجد قبا را به عهده گرفت و شب تا
صبح مشغول آبیارى بود و مزد فراوانى بدست آورد.
نفرین به بیکاران
در تداوم تشویق به کار و تولید فرمود:
مَنْ وَجَدَ ماءً وَ تُرابا ثُمَّ اِفْتَقَرَ فَاَبْعَدَهُ اللّه
)کسى که آب و زمین دارد و فقیر است از رحمت خدا دور باد(.
11
آبان 1931
کارکردن درباغ
در یکى از مشکلات قضائى که خلیفه دوم سخت درمانده شد، به او گفتند: نزد على)ع( برویم تا مشکل را حلّ نماید.
)دو زنى که هر دوادّعا داشتند فرزند پسر مال اوست(، خلیفه دوّم همراه ابن عباس و جمعى به راه افتادند و از حضرت
امیرالمؤ منین على)ع( پرسیدند، گفتند:در باغى مشغول کار کردن است به طرف باغ رفتند، دیدند امام على)ع( سخت
مشغول کارکردن است و این آیه را مى خواند: اَیَحْسَبُ الاْ نْسانُ اَنْ یُتْرَکَ سُدى)آیا انسان مى پندارد او را به حال خود رها
مى کنند.(، همه به حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام سلام کردند و حلّ مشکل را از حضرت خواستند که فرمود:)شیر
دو زن را در ظرف خاصّى وزن کنید، آن زن که شیر او سنگین تر است پسر بچه از آن اوست .)
اظهار سرمایه هاى سالیانه
به امام على)ع( اطّلاع دادند که طلحه و زبیر در میان مردم مى گویند:على فقیر است و چیزى ندارد.حضرت
امیرالمؤمنین على )ع( به کارگران و سرکارگر خود فرمود: میوه ها و در آمد امسال از غلاّت را جمع آورى کنید و
بفروشید، و طلا و نقره ها را در جاى مخصوصى انباشته و به من خبر دهید. پس از مدتى دستور امام على)ع( اجرا شد، و
صد هزار درهم از درآمد سالانه جمع شد، و در کیسه هاى مخصوصى جاسازى گردید، حضرت امیرالمؤ منین على)ع( بر
روى آنها نشست و امر فرمود تا طلحه و زبیر را بیاورند، وقتى حاضر شدند خطاب به آنها فرمود:این طلا و نقره ها سرمایه
هاى فراوانى است که با دسترنج خود جمع کرده ام، و کسى را در این اموال حقّى نیست چون آنها عادت داشتند از
خلفاء پول زور بگیرند و با تن پرورى روزگار بگذرانند، امام على)ع( به آنها فهماند که مى شود از راه کار و تولید سرمایه
اى بدست آورد و دست مستمندان را هم گرفت.
دستان پینه بسته از کار
امام على )ع( کار مى کرد، و فراوان مى بخشید، و حتّى بارها غذاى خود را به دیگران مى داد، و باغستان هاى زیادى
پدید آورد و به دیگران بخشید، و نخلستان یهودى را آبیارى مى کرد، تا اجرت بگیرد، و آنقدر کار مى کرد که بر دستان
مبارکش پینه و آبله بسته بود.
راه هاى تولید و کارآفرینی
فقر یک بلاى اجتماعى است و راه درمان آن کار و تولید است، حضرت امیرالمؤ منین على )ع( از راه هاى
گوناگونى به کار و تولید توجّه داشت، در جوانى شترى داشت که با آن، باغستان هاى مردم را آبیارى مى کرد و اجرت
مى گرفت. و با شتر از راه هاى دور آب آشامیدنى به شهر مى آورد و اُجرت مى گرفت. کشاورزى را بسیار دوست مى
داشت. درختکارى و باغدارى را، دوست داشت و باغات زیادى در اطراف مدینه به وجودآورد، چاه مى کند، و وقتى
12
آبان 1931
برخى از چاه ها، آب آن فوّاره مى زد، آن را وقف مسافران و حجّاج بیت اللّه مى کرد. روزى که در منزل غذاى کافى نبود
به یکى از نخلستان هاى اطراف قُبا رفت و قرار داد بست که براى هر دلو آبى که به درختان مى دهد یک دانه خرما بگیرد.
گاهى دوستان وآشنایان اصرار داشتند که بیل از دست امام على)ع( بگیرند و او را کمک کنند، امّا حضرت امیرالمؤ منین
على )ع( نمى پذیرفت و به کار ادامه مى داد.
دوختن کفش پیامبر)ص(
ابوسعید خِدرى روایت مى کند: روزى همه اصحاب و یاران در مسجد مدینه بودیم که پیامبر )ص( بر ما وارد شد و
فرمود:
إِنَّ مِنْکُم مَنْ یُقاتِلُ النّاسَ عَلى تَأوِیلِ الْقُرآن کَما قاتَلْتُ عَلَى تَنْزِیلِه
)همانا درمیان شما کسى است که بامردم براى تفسیر و تأویل قرآن مى جنگد آن گونه که من براى نزول آن جنگیدم .)
خلیفه اوّل پرسید: یا رسول اللّه آیا آن شخص من مى باشمدفرمود: نه
خلیفه دوّم پرسید : یا رسول اللّه فرد مورد نظر منمد فرمود: نه.
و ادامه داد که: وَلکِنَّهُ خاصِفُ النَّعْلَ فِى الحُجْرَةِ
)همانا آن کس است که در داخل حجره، کفش را اصلاح مى کند(.
همه منتظر او ایستاده بودیم که: ناگاه على)ع( از حجره بیرون آمد در حالى که کفش هاى رسول خدا رااصلاح کرده در
دست داشت .
لباس بافته شده خانواده
امام على)ع( به کار و تولید و خود کفائى اهمیّت فراوانى مى داد،و نیازهاى خود را با دست تواناى خود برطرف مى
کرد، و فرزندان و همسران خود را نیز به کار و تولید و سازندگى تشویق مى فرمود که لباس هاى مورد احتیاج را با دست
مى بافتند، و با پشم ریسى نخ آن را فراهم مى کردند. ابو مخنف، لوط بن یحیى نقل مى کند که: پس از جنگ جمل،
حضرت امیرالمؤ منین على)ع( سخنرانى هائى براى هدایت مردم داشته است و در یکى از آنها فرمود: ماتَنْقُمُونَ عَلَىَّ یا اَهْلَ
الْبَصْرَة د )چرا اى مردم بصره بر من ایراد وانتقاد مى کنیدد(
) در حالى که اشاره کرد به پیراهن خود، سوگند به خدا این دو لباس مرا که مى بینید از بافته هاى اهل خانه ام مى باشد.(
وَاللّه انّهما لمن غَزْل اَهْلى
13
آبان 1931
سپس اشاره به کیسه اى که همراه داشت و در آن مختصر نان خشک بود کرد و فرمود:وَاللّه ماهِىَ اِلاّ مِنْ غَلَّتى بِالْمَدِینَةِ
)سوگند به خدا این نیست جز همان خوراک مختصرى که از مدینه همراه خود آورده ام. )
آنگاه خطاب به مردم فرمود:
فَاِنْ اَنَا خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِکُم بِأکْثَرِ مِمّا تَرَوْنَ، فَاَنَا عِنْدَاللّه مِنَ الْخائِفین
)پس اگر من از نزد شما مردم بصره خارج شوم، و زیاده از آنچه که دیدید بر داشته باشم پس در نزد خدا از خیانتکاران مى
باشم(.
استفاده از دسترنج خویش
امام صادق)ع( فرمود:جَدِّ ما امیرالمؤ منین)ع( همیشه با دسترنج خود زندگى مى کرد، در باغات اطراف مدینه کار مى
کرد، وقتى گندم یا جو آرد مى شد، آرد آن را اَلَک نکرده در کیسه اى مى گذاشت و به هنگام غذا تناول مى فرمود، و آن
را چند گِرِه مى زد که چیزى به آن اضافه نکنند. راستى چه کسى زاهدتر و پارساتر از على)ع( یافت مى شودد که انواع
سرمایه هاى بیت المال کشور پهناور اسلامى در اختیار او بود)که اکنون به 51 کشور تبدیل شده است( و با اینکه از باغات
خودش انواع خرماها را در اختیار داشت، و به مستمندان مى بخشید امّا خود با مقدارى آرد و آب افطار مى کرد.
لباس شستن
امام على)ع( در کار منزل به خانواده خود کمک مى کرد و امور شخصى خود را انجام مى داد، و نعلین خود را با
دست مبارک خود وصله مى زد. و رخت و لباس خود را با دست مبارک مى شست، روزى به کنار نهر فرات رفت تا
لباس هاى خود را بشوید، وقتى پیراهن خود را درآورد و سرگرم شستن شد، موج شدیدى آمد و پیراهن حضرت امیرالمؤ
منین على)ع( را بُرد،امام على)ع( محزون شد و در آن حال صدائى شنید که مى گوید: یااباالحسن به طرف راست خود نگاه
کن ، وقتى نگاه کرد، بسته اى دید که پیراهن زیبائى در آن جاى دارد، پیراهن را گرفت تا بپوشد، دید که در جیب پیراهن،
ورقه نوشته شده اى قرار دارد که در آن نوشته شده است: بِسْمِ اللّه الْرَحْمنِ الرَّحیمْ،هَدیَّةٌ مِنَ اللّه الْعَزیز الْحَکیمْ اِلى عَلىِّ
بْنِ أبی طالِبْ، هذا قَمیصُ هارونَ بْنَ عِمْرانْ، کَذلِکَ وَ أوْرَثْناها قَوْما آخَرینْ.
)به نام خداوند بخشنده و مهربان، این پیراهن، هدیّه اى از طرف خداى عزیز و حکیم به علىّ بن ابیطالب است،این پیراهنِ
هارون بن عمران است که آن را به على داده ایم و چنین است که آیندگان را وارث گذشتگان کرده ایم.(
14
آبان 1931
اصلاح لباس بادست خویش
لباس هائى که امام على)ع( براى خود مى خرید و مى پوشید، اگرآستین، یا دامن آن بلند بود، به خیّاطى نمى داد،
بلکه خود آن را کوتاه و اصلاح مى کرد و سپس مى پوشید، یعنى بیشتر به ساده پوشى وخود کفائى در امور زندگى مى
اندیشید.
خودکفائى در امور زندگى
بسیارى سعى دارند تا به این و آن امر و نهى کنند؛ فرمان بدهند؛ کارهاى خود را به دیگران بسپارند، دیگران را در
استخدام خود درآورند، یا از روى جهالت و نادانى یا بر اساس غرور وخود بزرگ بینى یا از روى خودخواهى به تحقیر
دیگران، به امر و نهى این و آن مى پردازند؛ و همواره یک موجود تنبل و مصرف کننده و بى تحرّک باقى می مانند که امام
على)ع( بااین روحیّه نادرست مقابله مى فرمود و تلاش داشت تا کارهاى خود را شخصاً انجام دهد. در کار خانه به
همسرش کمک مى کرد؛ گندم آرد مى کرد؛ عدس پاک مى کرد؛ نعلین را با دست خود وصله مى زد؛ براى خرید
پیراهن، خود به بازار مى رفت ؛ براى اداره زندگى کار مى کرد؛ آبیارى نخلستان دیگران رابه عهده مى گرفت تا پولى به
دست آورد؛ و مشکلات زندگى را با دست خود برطرف مى کرد. و این در حالی بود که جهان اسلام و همه سرمایه هاى
کشور اسلامى در اختیار آن حضرت بود.
علاوه بر موارد ذکر شده، حضرت علی )ع( زحمات اقتصادی بسیار فراوانی برای جامعه اسلامی کشیدند، مواردی نظیر:
عمران و آبادی)فرهنگ مسجد سازی(، فعالیت های اجتماعی،اقتصادی )آزاد کردن هزار برده با دسترنج خود، وقف کردن
اموال مانند باغات و چاه(، آبیاری و تأمین آب آشامیدنی)کندن چاه، دستور العمل برای اصلاح چاه ها و نهرها(،تلاش های
صنعتی)اسکله سازی، کارگاه کشتی سازی(، مسکن و شهر سازی)حفاظت از حریم جاده ها، کوچه ها، نهرها(، خدمات
عمومی) مدرسه اسلامی، پزشکی، تدوین قرآن، ستاره شناسی، فلز شناسی، تعلیم مدیریت به کارگزاران جهت اداره جامعه
اسلامی، تدریس زبان خارجی)پارسی ساسانی(، تشکیل بانک اسلامی بدون ربا و سود، حسابداری دقیق مالی و احداث
منظم ترین وزارت دارایی، تأسیس چاپارخانه، تلاش برای رفع اختلافات طبقاتی(، کشاورزی وباغداری)جمع آوری هسته
های خرما برای کاشت و ایجاد نخلستان خرما(.
آری امام على)ع(، اوائل زندگى، آغاز زندگى مشترک و در دوران انزواى 25 ساله، همواره فقر را با کار و تولید از
میان بر مى داشت.
15
آبان 1931
نتیجه گیری و پیشنهادات
آیات قرآن درباره کار و کوشش در قلمرو حیات، به قدری فراوان و متنوع است که با کمال صراحت می توان
و در نتیجه اهمیت کسب و کار در زندگی بشر مشخص می گردد، انسان با اندیشه ؛» اسلام دین کار و کوشش است « : گفت
و کار خودش، شخصیت خود را می سازد، کار و تولید باعث می شود که انسان ها در آرامش و آسایش زندگی کنند
وریشه هر سعادتی را باید در اندیشه و کار نیک آدمی جست. )نحل:آیه 112 (، و انسان در کنار کار به آرامش می
رسد)انعام 121 (،و هر جا تحولی در زندگی بشر چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی رخ داده و یا رخ خواهد داد، ریشه
در کار و عملکرد جامعه انسانی دارد، در ضمن تلاش و کار نیک که از نگرش نیک و اندیشه سالم تراوش می کند فضای
مطلوبی را برای رشد و بالندگی اقتصادی و رفاهی مردم فراهم می آورد و تمدن های بزرگ را ایجاد و بارور می
سازد.)انسان:آیه 22 ( و کشورها را از سلطه بیگانگان نجات داده و دست کم، کار و تولید، عامل اصلی فقرزدایی است، حتی
.) اگر انسان نخواهد برای آخرت خویش کاری کند و از فواید کار نیک در آخرت بهره مند گردد.)غاشیه:آیه 1 تا 11
بنابراین مسلمانان باید حضرت امیرالمؤ منین علی)ع( را الگوی خود قرار داده و براى اداره زندگى خود، و مبارزه با فقر و
ندارى در جامعه، سخت به کار و تولید و کارآفرینی توجّه داشته، کار را عار ندانسته، و در هر شرایطى کار کرده، و با
تولید فراوان و کارآفرینی با فقر و نداری مقابله نمایند و شرایط رشد اقتصادی خود و جامعه خود را فراهم آورند.
منابع و مأخذ
قرآن کریم
نهج البلاغه
دشتی محمد،) 1312 (،الگوهای رفتاری امام علی)ع(و اقتصاد،چاپ دوم، قم: انتشارات امیرالمؤمنین)ع(.
محمدی ری شهری محمد، ) 1311 (،میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، جلد نهم ،چاپ اول، قم:انتشارات
دارالحدیث.
محمدی ری شهری محمد، ) 1311 (،میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، جلد یازدهم ،چاپ اول، قم:انتشارات
دارالحدیث.
محمدی ری شهری محمد، ) 1311 (،میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، جلد چهارم ،چاپ اول، قم:انتشارات
دارالحدیث.
11
آبان 1931
محمدی ری شهری محمد، ) 1311 (،میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، جلد دهم ، چاپ اول، قم:انتشارات
دارالحدیث.
مکارم شیرازی ناصر،) 1311 (،تفسیر نمونه،چاپ دهم، تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه.
مؤمنی مهدی،) 131۳ (،آیین معاملات در اسلام و قوانین ایران،جلداول:تجارت)بیع(،چاپ اول،تهران:مؤسسه
فرهنگی انتشاراتی مکیال.
فتوح رضا،شفیعی فاطمه،) 131۳ (،همت و کار از دیدگاه قرآن و اهل بیت،چاپ اول،اصفهان:انتشارات مهاد.
کلانتری علی اکبر،) 1314 (،اخلاق و آداب کسب و تجارت ،چاپ اول، شیراز:انتشارات کوشامهر.
ابراهیم بن محمد ابوحذیفه،) 131۳ (،آداب تجارت و کسب حلال،مترجم:عبدالرسول گلرانی،چاپ
اول،تهران:انتشارات نشر احسان.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سایر مقالات کارآفرینی

اسکرول به بالا
×

سلام!

برای راهنمایی و چت با کارشناسان پشتیبان در واتس اپ بر روی دکمه زیر کلیک نمایید.

× چگونه می‌توانم به شما کمک کنم؟